رویا پردازیهای جنسی
شکی نیست که عیسی آشکارا اعلام کرد که پاکی در مسایل جنسی موضوعی بسیار عمیقتر از صرفا اجتناب از رابطهی جنسی خارج از ازدواج است. عیسی با بحث دربارهی زنا، هدف اصلی موضوع را نشانه رفت. عیسی گفت: «لیکن من به شما میگویم، هر کس به زنی نظر شهوت اندازد، همان دم در دل خود با او زنا کرده است. » (متی ۵: ۲۸). این عبارت بسیار فراتر از پاکی بیرونی مدنظر کاتبان و فریسیان بود. همچنین باعث نگرانی و سردرگمی شدیدی در رابطه با رویاپردازیهای جنسی شد.
مرد یا زن مجردی که واقعا میخواهد مسیح را شاگردی کند و مسیح از او میخواهد که رابطهی جنسی را فقط در چارچوب پیمان زناشویی محفوظ نگه دارد اغلب نگران خیالات پردازیهای جنسی خودشان هستند. این خیالات باعث شادی و همچنین مشکل و گرفتاری میشوند. سردرگمی حاصل از این امر فقط با تناقض گویی جماعت کلیسایی به اوج خود میرسد. وقتی جوانان برای مشاروه به کلیسا رو میآورند یا با سکوت سنگی روبرو میشوند و یا با مشاروهی سرکوبگرایانه. با این حساب، سکوت اصلاً مشاوره نیست و سرکوب مشاورهی بدی است. با این وجود، چون چارهی دیگری ندارند دست به سرکوب احساسات جنسی خود میزنند اما تلاش آنها همیشه به ناامیدی میانجامد. نتیجه احساس گناهی است که با تلخی و سرخوردگی همراه میشود. نیاز به هدایت کاربردی و مشخص در رویارویایی با خیالات جنسی بسیار زیاد است.
در ابتدا باید کاملا تا حد امکان تمایز بین شهوت و خیال پردازی جنسی را از هم مشخص کنیم. میگویم «تا حد امکان» چون باید قبول کنیم که خطوط متمایز کنندهی این دو بعضا در مه و غبار موضوعات اخلاقی با هم همپوشانی دارند. با اینکه هر شهوتی خیال پردازی جنسی در خود دارد ولی هر خیال پردازی جنسی به شهوت منتهی نمیشود. چگونه باید بین این دو را تمیز داد؟
من شهوت را «اشتیاق لجامگسیخته و مهارنشدهی جنسی» تعریف کردم. لوئیس اسمیدیز تفاوت بین این دو را به شیوایی بیان کرده است: «وقتی حس اشتیاق آبستن نقشهای برای استفاده از یک فرد میشود؛ وقتی کشش تبدیل به نقشهی عملی میشود، ما از مرز اشتیاق جنسی به فحشای روحانی عبور کردیم.»۶ شهوت داشتن خواهش جنسی رام نشده و بیش از اندازه است و این از تجربهی معمول شهوت در خیال پردازی جنسی بسیار متفاوت است.
نتیجتاً، اولین کار ایمانداران پرهیز از رفتن زیر بار سنگین احساس ندامت برای هر تصویر شهوانی است که به ذهن آنها میرسد. بعضی اوقات خیالات جنسی به تمایل برای رابطهی صمیمی دلالت میکنند؛ در سایر موارد، ممکن است نشانهای از جذب شدن به شخصی زیبا و جذاب باشند. خیالات جنسی ممکن است معانی مختلفی داشته باشند و نباید به طور خودکار همهی آنها را به شهوت نسبت بدهیم.
شاید مفید باشد که به نقش مثبت خیال پردازی هم بپردازیم. از طریق خیال پردازی قادریم که واقعیت عملی را در فاصلهی امنِ مشخصی نگه داریم و بگذاریم تصورات آزادانه در همان فضا پرسه بزنند. آدمهای بالغ میتوانند از تصورات استفاده کنند بدون اینکه تماس خود را با دنیای واقعی از دست بدهند. بعضی از بهترین موسیقیها و بزرگترین اختراعات زاییدهی این تصورات هستند.
بدون شک یکی از مشخصات متمایز جنسیت انسانی ما در مقایسه با سایر مخلوقات، توانایی ما در تعمق در مورد مسایل جنسی است. ما میتوانیم نامههای عاشقانه بنویسیم، بوسهای گرم را بارها و بارها به خاطر بیاوریم و لحظات دلپذیر عاشقانهی پیش رو را از قبل پیشگویی کنیم. اینها همه وقایعی جنسی، تجربیاتی جنسی هستند و نباید آنها را با شهوت یکی گرفت. در واقع، در ازدواج خیال پردازی جنسی در بیدار کردن نمودهای جنسی بسیار حیاتی هستند. شاید یکی از دلایلی که زوجین از رابطهی جنسی خسته میشوند این است که خیال پردازی آنها به خواب رفته است.
اما اگر خیال پردازی جنسی جنبه مثبت خودش را نیز دارد، روی مخربی نیز دارد. این خیال پردازی میتواند جایگزین روابط دوستانهای شود که خواهشها و نومیدهای زندگی واقعی را به همراه داشته باشد. ممکن است به وسواس افراطی به مسایل جنسی بینجامد. به راحتی ممکن است با مشغولیت بیش از اندازه به امور جسمی تبدیل شود و میتواند سرآغازی برای رفتار نامشروع شود.
مشکل خیال پردازیهای جنسی در عصر ما به دلیل حملهی شدید رسانهها تا این حد به اوج رسیده است. عملاً اجتناب از تمایل دائمی رسانهها به پخش خیال پردازیهای جنسی ما غیر ممکن شده است. دست اندرکاران تبلیغات از قدرت خیال پردازی جنسی به خوبی آگاهند و دائما از این قدرت سواستفاده میکنند.
با این حال، ما باید به قدرت خودمان بر چیرگی بر خیال پردازیهای جنسی آگاه باشیم. خیالات را میشود نظم و نظام داد. در بهترین شرایط میتوانیم جایی که ذهن ما به آنجا میرود را به جاهای درست و خوب ببریم و به همان اندازه درگیر چیزهای درست و پاک و زیبا و زیبنده کنیم. حتی در بدترین اوقات، میتوانیم همراه پولس دست به اعتراف بزنیم و بگوییم: « پس در واقع من آن کسی که این عمل را انجام می دهد نیستم بلکه این گناه است که در من بسر می برد. » (رومیان ۷: ۱۷). (ترجمهی شریف)