نویسنده: اِلین بارکر
مترجم : باقر طالبی دارابی (مقدمه مترجم)
۱. جنبشهای نوپدید دینی چه هستند؟
«جنبشهای نوپدید دینی»(۲)(NRMs)، «ادیان بدیل»(۳)، «مذاهب»(۴) یا «فرقهها»(۵) همگی اصطلاحات و تعاریفی فنی در حوزه علوم اجتماعی هستند. در این نوشتار مقصود از اینها گروههایی هستند که از زمان جنگ جهانی دوم در شکل کنونیشان ظاهر شدند و از آن جهت نیز دینی محسوب میشوند که به برخی پرسشهای غاییای پاسخ میدهند که ادیان اصیل در پی پاسخگویی به آنها هستند. پرسشهایی چون؛ آیا خدایی هست؟ هدف زندگی چیست؟ بعد از مرگ چه بر ما میرود؟ این تعریف شامل ادیان «الحادی» و فلسفههایی نظیر اشکال گوناگون بودیسم و بخشی از نهضت بالقوه بشری(۶) است که به هوادارانش تعلیم میدهد تا خدا را «در درون خویش» بجویند. اندیشمندان و محققان در پی آنند تا از اصطلاحات و اسامی خنثی و بیطرف درباره این گروهها نظیر نهضتهای نوپدید دینی، MRMS، اقلیتها یا ادیان بدیل استفاده کنند، ولی رسانهها و افکار عمومی واژه «فرقه» را به کار میبرند که دارای اشارههای تلویحی میباشد و اغلب از عقاید عجیب و غریب، اعمال شیطانی و اغوا کننده، کنترل ذهن و اجبار روانی و احتمالاً سوء استفادههای جنسی و گرایشات مجرمانه حکایت دارد.
در این میان، معروفترین جنبشهایی که اصطلاح «فرقه» را برای آنها بسیار به کار میبرند و از رواج عمومی برخوردارند، جنبشهای کلیسای اتحاد(۷) یا مونها،(۸) جامعه بینالمللی برای وجدان کریشنا(۹) یا هیْر کریشنا(۱۰)، علمشناسی(۱۱)، جنبش راجنیش(۱۲) و خانواده(۱۳) (که زمانی تحت عنوان فرزندان خدا(۱۴) شناخته میشد) میباشند.
۲. تنوعِ جنبشهای نوپدید دینی
در طول تاریخ، تمام ادیان در دوره خودشان دینی جدید محسوب میشدند؛ مسیحیت، اسلام، زرتشت و متدیسم همه روزگاری جدید بودند. از این رو تعجبی ندارد، اگر برخی خصوصیات و ویژگیهای ادیان جدید و جنبشهای نوپدید دینی از این ادیان نیز حکایت کنند. آنچه شاید درباره جنبشهای نوپدید دینیِ دنیای معاصر بیشتر مورد توجه است تنوع بیشماری است که در میان آنها وجود دارد. اغلب جریانهای اولیه در غرب، نظیر بیدارباشهای عظیم(۱۵) در امریکا یا مذاهبی مانند علم مسیحی،(۱۶) شهود یهوه(۱۷) و مورمونها(۱۸) که در قرن نوزدهم ظهور کردند، در برخی زمینهها با سنت یهودی ـ مسیحی اشتراکاتی دارند، امّا جریانهای کنونی علاوه بر اینکه شامل جنبشهایی است که ابعادی از مسیحیت، اسلام، هندوئیسم، بودیسم و شینتو را در خود دارد، ملغمهای است از این ادیان به اضافه مجموعهای متنوع از ایدهها و باورها که عبارتاند از روانشناسیها، تخیلات علمی، بت پرستی جدید(۱۹) و شیطانیسم(۲۰).
این تنوع نه تنها در سنتهایی است که این جنبشها از درون آنها سربرآوردهاند، بلکه در اعمال، سازمان و تأثیراتی که میتوانند بر روی افراد و جامعه داشته باشند، نیز وجود دارد. رهبران ممکن است غنی یا فقیر بوده، از آنها به مرشد،(۲۱) پیامبر، معلم، موعود، خداوند، آلهه و خدا یاد کنند. اعضای این جنبشها ممکن است پیر یا جوان، سفید یا سیاه و غنی یا فقیر باشند. بعضی در حومه شهرها، بعضی دیگر در خانههای جداافتاده از شهرها و عدهای در آپارتمانهای داخل شهر زندگی میکنند. آنان ممکن است در پی ارضای خوشگذرانیهای جنسی خویش و یا پیریزی یک زندگی زاهدانه و ریاضتکشانه پرآوازه باشند. ممکن است شمار اعضای این جنبشها از صدها هزار نفر تا کمتر از تعداد انگشتان دست باشد و یا مانند کلیسای انگلیکن باشد که از کشیشها، معتقدان دلباخته، عبادتکنندگان گاهگاهی، و اعضای رسمی تشکیل شده است. بسیاری از این جنبشها نیز دارای سطوح مختلفی از اعضا هستند که از فعالترین عضوها تا بازدیدکنندگان هرازگاهی یا هواداران علّی طبقهبندی میشوند. برخی از این جنبشها حقیقتا یا بالقوه خطرناک و برخی دیگر کاملاً بیخطرند. خلاصه اینکه، تقریبا تنها اصطلاح عامّی که برای آنها میتوان بهکار برد، همین برچسب «جنبشهای نوپدید دینی»(۲۲) یا در برخی مواقع، «فرقه» است.
۳. ویژگیهای مربوط به جنبشهای نوپدید دینی
با این حال، برخی ویژگیها که در یک جنبش پیدا میشوند، علاوه بر جدیدبودن، دینی هم هستند؛ اولاً: بنابر تعریفی که ارائه میشود، اغلب اعضای این جنبشها نوگرویدگان نسل اول هستند که مانند تمام تازه گرویدگان بسیار پرشور، فعال، و حتی تعصبیتر از کسانی نشان میدهند که در دینی متولد و پرورده شدهاند. ثانیا: عضو گیریِ آنها غیرمعمول و از میان کلیت جامعه میباشد، مثلاً جنبشهایی که حوالی دهه ۱۹۷۰ ظاهر شدند، به طرز نامتناسبی در میان بزرگسالانی از طبقات متوسط که تا حدودی از تحصیلاتی بالاتر از حد متوسط برخوردار بودند، بروز کردهاند. اگر کسی برای اندک زمانی به کارکردهای برخورداری از یک گروه از جوانان بیتجربه پرشور که دلواپس مسؤولیتهایی چون پرداخت وام و یا تعلقاتی نظیر داشتن اولاد یا سرپرستیِ سالمندان نیستند، بیندیشد، از همان ابتدا و خیلی سریع میتواند رفتارهای چنین گروههایی را حدس بزند. ثالثا: در میان این جنبشها اغلب یک بنیانگذار یا رهبریِ با اقتدار و فرهمند وجود دارد؛ به این معنی که او (که گاهی یک زن است) در قید و بند هیچ سنت و قانونی نیست و حتی هوادارانش برای او این حق را قائلند که درباره تمامی امور زندگی آنها حکم صادر کند و این که با چه کسی ازدواج کنند؟ بچه داشته باشند یا خیر؟ چه کاری را پیشه خود سازند؟ چه نوع پوششی داشته باشند؟ چه غذایی بخورند؟ کجا زندگی کنند؟ و حتی شاید اینکه باید زندگی کنند یا خیر؟ رابعا، ادیان جدید در مقایسه با ادیان قدیمیتر سعی دارند که برداشتهای دقیقتری از حقیقت ارائه کنند که با نسلهای دورههای گوناگون سازگار و منطبق باشند. خامسا: از امور رایج در میان این جنبشها مرزبندی شدید میان «آنها» و «ما» است که دومی به طور همگونی، خیر و خدایی، و اولی به همین میزان و ترتیب، بد و شاید شیطانی است. سادسا: در سطح کلان جامعه، اغلب (و نه همیشه) نوعی سوء ظن و یا دشمنی نسبت به آنچه این جنبشها به عنوان بدیل و جانشین ارائه میکنند، وجود دارد.(۲۳)
دگرگونیهای جنبشهای نوپدید دینی
به رغم غفلتی که اغلب صورت میگیرد، به قدرکافی روشن است که ادیان جدید، در مقایسه با ادیان قدیمی بسیار سریعتر، دستخوش دگرگونی و تغییر میشوند. صرفا به دلیل از دسترفتن یک امتیاز یا گذشتِ سالها نسل دوم و نسلهای بعدی به دنبال منابعی برای زمان و سرمایه میگردند و «عقاید و اعمال» جنبش را زیر سؤال میبرند. بنیانگذاران خواهند مرد و ساختار حاکمیت ممکن است بسیار دیوانسالارانه و کلیشهای گردد. باورها، به ویژه باورها و غیبگوییهای مبتنی بر تجربه مانند فرارسیدن هزاره، چه بسا روزآمد یا دچار تفسیر مجدد یا تغییر گردند و مرزبندیهای اعضا و دیگران کمرنگ شود. به سبب این دگرگونیها و نیز از آن جهت که جنبش برای افراد بیرونی و غیرعضو بیشتر شناخته شده، در نتیجه ترس آنها کمتر میگردد، دشمنیها رو به کاهش مینهد. (اگرچه چنین موردی به هیچ روی مصداق نداشته است.)
ملحق شدن به یک جنبش نوپدید دینی
اغلب میپرسند که چرا مردم به ادیان جدید میپیوندند؟ چرا به عنوان نمونه، یک جوان تحصیلکرده که آیندهای روشن پیش روی خویش دارد، همه چیز را به کناری مینهد و رابطهاش را با خانواده بسیار مستحکمِ خود قطع میکند تا در روز، هجده ساعت را برای پولدارشدنِ یک میلیونر توطئهگر! به فعالیت بپردازد، در حالی که خود در فقری زندگی میکند که هرگز با آن مأنوس نبوده است و احتمالاً با کسی ازدواج نماید که به زبانِ او سخن نمیگوید و تا قبل از انتخاب آن دختر از سوی رهبر جنبش برای او، هیچگاه وی را ندیده است. یک پاسخ مناسب که معمولاً آن فردِ تازه گرویده و نیز خانواده و رفیقانش برای فرار از مسؤولیت، دارند ادعای «شستشوی مغزی»(۲۴) یا کاربرد فنونی است که مقاومتناپذیر و غیرقابل تغییر هستند. البته کاملاً درست است که برخی جنبشها مانند بیشتر گروههای تبلیغِ انجیلی، که معتقدند باید دیگران را نسبت به واقعیتِ خودشان متقاعد سازند، فشارهای قابل توجهی را در بر اعضای بالقوه خویش وارد میسازند؛ آنان ممکن است برای تشویق فرد بیگناه برای ملحق شدن به جنبش چه بسا او را زیر بمباران سخنانِ عاشقانه و محبتآمیز (که با هیمنه تمجید و ظاهرسازی همراه است) قرار دهند و او را منزوی، یا به انجام گناه متقاعد سازند و در این راه از بهکارگیری روشهای گوناگون دیگر هم ابایی نداشته باشند، اما باید اذعان داشت که این روشها:
الف. با روشهایی که اعضای یک نهاد در مواقع دیگر در تلاش برای کنترل مردم به کار میگیرند، هیچ تفاوتی ندارد.
ب. به اندازهای که خود جنبش انتظار دارد یا مخالفان جنبش برای قبولاندن آن به ما ادعا میکنند، مؤثر نیستند.
در اواخر دهه ۱۹۷۰ که اتهام شستشوی مغزی درباره مورمونها در اوج خود بود، «احوالات» بیش از هزار نفر را تعقیب کردم. آنان چنان نسبت کلیسای اتحاد متقاعد شده بودند که در پی شرکت در یکی از کارگاههای منطقهای در تعطیلات پایان هفته بودند که گمان میرفت یک عملیات کنترل ذهن غیرقابل مقاومتی در آن اتفاق افتد. یافتههایم نشان دادند که نود درصد از شرکتکنندگان در آن کارگاه نه تنها قدرت تصمیمگیری یافتند که عملاً تصمیم گرفتند تا عضو این جنبش نشوند. علاوه بر این، از میان کسانی که به عضویت درآمدند، اکثریت بنا به خواستِ خود ظرف دو سال جنبش را ترک کردند.(۲۵) این سطح بالای رویگردانی که از نظر برخی دیگر از اندیشمندان قضیهای رایج در تمامِ گروههایی است که به انجام کارهای فشرده و افراطی برای جذب عضو جدید دست میزنند، مورد انکار دو طیف است: خود گروه (به سبب اینکه نمیخواهد کسی از عدم موفقیت وعدههایی که گروه داده است، سر درآورد) و مخالفان این گروهها که در آرزوی جاافتادن نظریه شستوشوی مغزی هستند؛ به ویژه وقتی که پای پرداخت مبلغ زیادی پول در میان باشد و والدین تحت تأثیر حرفهایی نظیر این قرار گیرند که اگر به فرزندانتان عشق میورزید و میخواهید آنها را حفظ کنید و از ربودهشدن به دست گروهها مصون دارید و آنها را «منصرف» کنید یا از «سرپیچیهای آنها بکاهید»، باید به این افراد بپردازید.
اگر توضیح شستوشوی مغزی یا کنترل ذهن در پرتو ارائه دلیل و شواهد، قانع کننده نیست، پس چه توضیحاتی را باید به جای آن نشاند. جامعهشناسانی که به مطالعه درباره فرآیند عضویت یک فرد در یک گروه پرداختهند به این نتیجه رسیدهاند که تعامل میان فرد و گروه به ارزیابیها و بررسیهای بیشتری نیازمند است و با توجه به فاصله زیاد جنبشهای مختلف و افراد گوناگون، توضیح و تفسیر واحد کفایت نمیکند. اکثریت بسیار بالایی از مردم بهشدت از ملحقشدن به ادیان بدیل گریزاناند. (من خودم حدود پنجاه گروه را که درباره آنها مطالعه کردهام به طرز بارزی قابل مقاومت یافتم)؛ برخی از مردم نیز به یک یا چند گروه میپیوندند، در حالی که عدهای دیگر با درجات متفاوتی جذب آنها میشوند؛ تعدادی ممکن است ترغیب شوند که تقریبا به تمامِ گروهها بپیوندند، اما به نظر میرسد که این افراد خود را چندان نسبت به گروه، متعهد احساس نکرده، هر لحظه احتمال میرود که از نظر خود برگردند و در یک مدت زمان بسیار کوتاهی چه بسا به سراغ گروهی دیگر بروند.
از این واقعیت که اعضای جنبشهای نوپدید دینی فاقد صلاحیت برای عضوگیری یا حفظ تمامی کسانی هستند که وقت و انرژی خودشان را صرف آنها میکنند (از جمله برخی از فرزندان خودشان) این نکته مهم را باید دریافت که آنچه آنان ارائه میکنند تنها «مشاغلی» برای برخی از مردم است. به عبارت دیگر، اگر در پی آن هستیم که بفهمیم چه چیزی در حال انجام است، نباید نگاهمان را به جاذبههای هدفدار جنبش محدود کنیم، بلکه باید به مردمی که به آنها ملحق میشوند نیز توجه نماییم. ممکن است آن افراد برای فرار از چیزی، احتمالاً یک خانواده دوستداشتنی اما ناهمگام با زمان یا رفاقت نامطلوب یا زندگی غیرجالب و غیرمتعهدانه، به اینها ملحق شوند. آنان ممکن است به این باور رسیده باشند که ادیانِ سنتی، خسته کننده، ملال آور، ریاکار و فاقد احساس هستند و یا زندگی در یک جامعه بزرگ چیزی را به جز یک فرصت برای مهرهای ناچیز بودن در یک موشدوانیِ وسیع، غیر شخصی و مادی به ارمغان نمیآورد. برخی ممکن است «جویندگانی» باشند که جویا (یا آماده) ارتباطی نزدیکتر با خدا یا جهانی بهتر هستند. (احتمالاً اینان چنان ترغیب شدهاند که گویی میتوانند در برپایی ملکوت آسمان بر روی زمین نقشی را ایفا کنند.) شاید آنان مجذوب این عقیده شدهاند که ما به یک اجتماع دوستانه متشکل از افراد همفکر و دارای ارزشهای مشترک تعلق داریم که در جامعه بزرگتر وجود ندارند. عدهای همجذابیتی در این ادعا مشاهده کردهاند که میتوانند با پیدا کردنِ «خودهای حقیقیِ»(۲۶) خویش به زندگی و روابط خودشان رونق بخشند.
خطرهای ناشی از جنبشهای نوپدید دینی
این جنبشها جاذبههای گوناگونی را در میان جوانان و ـ امروزه ـ در میان نوجوانان از خود بروز دادهاند، اما هیچگاه نتوانستهاند به وعدههایی که دادهاند جامه عمل بپوشند و بر این اساس عضویت در یک دین جدید رو به افول مینهد. قبل از پرداختن به این مسأله، شاید کلمهای در باب هشدار نسبت به آنها سودبخش باشد. از اوایل دهه ۱۹۷۰ شاهد رشد جنبش «فرقه ستیز»(۲۷) هستیم که خود را وقف کنترل، محاصره یا دستکم هشدار به مردم در باره خطرهای ناشی از جنبشهای نوپدید دینی کرده است. گروههای ضدِ فرقهای و اعضای آنها به نحو قابل توجهی با هم تفاوت دارند؛ گاهی والدینی هستند که به شدت دلواپس و نگران از دستدادن دلبندان خود در صورت عضویت آنها در یکی از این جنبشها هستند؛ گاهی اینان حرفهایهایی هستند که برای دستیابی به منفعت مالی چهرهای بد و خطرناک از جنبشهای نوپدید دینی ارائه میکنند.(۲۸) جنبش ضد فرقهای به خاطر نگاه خصومتآمیزش به ادیان جدید از درک جنبههای بههنجارین و مثبت این جنبش غافل و ناکام میماند و از این رو همیشه بر روی نکات بسیار منفی انگشت مینهد که خوراک مناسبی برای مطبوعات و رسانهها میگردد؛ همانهایی که همیشه به دنبال کسب منافع از راه پرداختن به ماجراهای احساسبرانگیز یا غیرمعمول هستند و بسیاری از ما آنها را بر گزارش پدیدههای عادیِ جامعه ترجیح میدهیم. در نتیجه، با شنیدن اعمال مجرمانه و ضداجتماعی درباره جنبشهای نوپدید دینی، بلافاصله چنین فرض کنیم که اینها نمونههای بارزی هستند و در دیگر اعمال خلافی که از نظر جامعه پذیرفته نیستند، نیز احتمال انتساب آنها به اعضای این جنبشها در مقایسه با افراد غیرعضو بیشتر است، اگرچه اعضای این جنبشها آن اعمال را مقبول نشمارند. گاه در مطبوعات با تیتری تحت عنوان «عضو فرقه خود را میکشد» مواجه میشویم، اما بهرغم این واقعیت که شمار خودکشی در سطح عموم مردم میتواند دو برابر تعدادی باشد که در فلان فرقه اتفاق میافتد، هرگز نمیشنویم که کسی اعلام کند «یک انگلیکن خودکشی میکند»!
بدون شک نمونههایی از قتل یا ارتکاب خودکشی وجود داشتهاند؛ رسانهها به طور مدام نمونههای تراژیک و دردآوری را از جنبش جنستون،(۲۹) معبد خورشیدی،(۳۰) آیوم شینریکیو(۳۱) و دروازه بهشت(۳۲) یادآور میشوند، اما باید توجه داشت که دامان اکثریت قریب به اتفاق جنبشهای نوپدید دینی از این گونه اعمال زشت و وحشتناک پاک است و بسیاری از مرگها در قالب ادیان قدیمی و سنتی صورت گرفته است.
البته وقتی این جنبشها ویژگیهایی را از خود بروز میدهند، از قبیل، پافشاری بر این نکته که آنان افراد برگزیده هستند و حقیقت تنها نزد آنهاست، در این صورت اگر رهبرِ جنبش پاسخگو نباشد و ساختار حاکمیتی شکل گیرد که تبعیت و فرمانبرداریِ بی چون و چرا را بطلبد و وابستگی مادی، معنوی و اجتماعیِ روزافزون را رواج دهد و یا (بهویژه) گروه را از بدنه جامعه (چه به لحاظ جغرافیایی، یا اجتماعی) جدا کند، اینها همه میتواند علایم یک خطر بالقوه تلقی گردد. ناگفته نماند که هر جنبش مشکلات واقعی خاص خود را دارد؛ یکی ممکن است از اعضای خود «پول» طلب کند و دیگری از قدرت کار آنها بهرهکشی نماید؛ آن سه دیگر چه بسا از اعضایش انتظار داشته باشد که یک زندگیِ بدون همسر در پیش گیرند و آن دیگری از آنها بخواهد در خوشگذرانی جنسی غوطهور شوند. برخی جنبشهای نوپدید دینی ترس و احساس گناه را برمیانگیزانند و برخی دیگر هرگونه احساس مسؤولیت را میزدایند. به ندرت، یک جنبش نوپدید دینی ممکن است اعضایش را به سمت یک زندگی پر از فریب، قساوت و جرم سوق دهد.
چالش جنبشهای نوپدید دینی
کسانی که در قبال جوانان احساس مسؤولیت میکنند، چگونه میتوانند خود را برای برخورد با این پدیده آماده سازند؟ نه غفلت و نه «داستانهای بیرحمانه» ناشی از احساسِ سرریز کرده هیچ یک کمکی نمیکند. مؤثرترین آمادگی، آموختن و آموزاندن است، تا نه تنها مطمئن شویم که مردم از مشکلات بالقوه ناشی از برخی این جنبشها آگاهی یافتهند؛ که همچنین با جاذبههای این گروهها نیز آشنا شدهاند. آن جذابیت شاید چیزی فراتر از صِرف سخنگفتن از مشکلات الهیاتی و یا اخلاقی در دنیای عرفیِ کنونی نباشد؛ ممکن است سخن گفتن از فرصت و فراغتی برای ساخت جهان بهتر یا ارتقای سطح روابط و بهبود بخشیدن به آن باشد. معلمان و کسانی که رهبری جوانان و نوجوانان را بر عهده دارند، ممکن است به تشکیل و سازماندهی مباحثات جمعیای علاقه نشان دهند که برخی از مسایل و پرسشهایی که جنبشهای نوپدید دینی مطرح ساختهاند، با دقت و وسواس بررسی شوند. بسیاری از مردم خواهان جهانی بهتر هستند، اما آیا خود را وقف خدمتگزاری به یک مراد و مرشد نمودن ضرورتا بهترین راه رسیدن به این هدف است؟ آیا ابزاری بدیل برای آنچه این جنبشها برای ارتقاء، یا ایجاد روابط بهتر با دیگر همنوعان پیشنهاد میکنند، وجود ندارد؟ در اینجا مباحثی، از جمله مسأله نقش آفرین بودن، نیز مطرح است که میتواند به آگاهیِ بیشتر به روشهایی منتهی شود که به واسطه آنها چهبسا افرادی بیدلیل تحت تأثیر واقع میشوند. تأثیرپذیری از شور و التهابهای آرمانگرایانه هواداران نمونهای از این دست است، اگرچه به اندازه مهارتهای عجیبِ کنترل ذهن نمیباشد.(۳۴)
اگر دانشآموزی، با یکی از بستگان یا دوستان به عضویت یکی از این جنبشهای نوپدید دینی درآمد، چه باید کرد؟
شاید مهمترین کاری که بستگان، دوستان و همه کسانی که نسبت به چنین فردی احساس مسؤولیت میکنند باید انجام دهند، حفظ ارتباط با اوست. با این کار، او را (چه زن یا مرد) قادر میسازیم که به روایتهای بدیعی که از واقعیت ارائه میشود، دسترسی پیدا کند. اگر با تصمیم او موافق نیستیم، قطع تمام روابطِ خود با او یا قرار دادن او در معرض بمباران شدید اتهامات، یا لیست کردن اعمال شیطانی و بد آن فرقه فایدهای نخواهد داشت. فقدان اطلاعات، یا داشتن اطلاعات غلط هر دو به عکسالعمل نامناسب منجر میشود و بهتر آن است تا حدامکان برشناخت و درک خود درباره آن فرقه خاص و نیز درباره فرد مورد نظر و ترسها، روحیات و وضعیت کنونیِ او بیافزاییم و از این طریق شاید بتوانیم جایگزینی مناسب را برای زندگی در آن فرقه به وی پیشنهاد کنیم. در مواقعی هر چند نادر شاید بهتر باشد از کمک سرویسهای اجتماعی، یا قانون استفاده کنیم. در عین حال، باید این را نیز در نظر داشت که در یک جامعه مردم سالارِ تکثرگرا افراد بالغ حق دارند خود آنچه را میخواهند بدان باور داشته باشند، برگزینند و آنگونه که میپسندند زندگی کنند؛ البته تا آنجا که از حریم قوانین آن سرزمین پا را فراتر ننهند.(۳۵)
منبع: مجله هفت آسمان، شماره ۱۵، پاییز ۱۳۸۱، صفحه ۲۲۹ – ۲۳۸.
در همین رابطه: مطالعات ادیان جدید؛ گذشته و حال (گاردون ملتون)
پینوشت:
۱٫ خانم پروفسور الین بارکر (Eileen Barker)، استاد جامعهشناسی با گرایش ویژه به مطالعه ادیان در مدرسه علم اقتصاد لندن (London school of Economics) اشتغال داشته، بنیانگذار و رئیس مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان جدید در انگلستان میباشد. برخی از دلمشغولیهای پژوهشی او عبارتند از ادیان جدید، تحولاتِ در ادیان، در دوره بعد از کمونیسم و پلورالیسم در اروپا است. بیش از ۱۶۰ اثر از او به چاپ رسیده است که از جمله آنها کتابی است تحت عنوان The Making of a Moonieکه برنده جایزه کتاب برتر انگلستان شد و نیز کتابی با عنوان New Religious Movements که به زبانهای مختلف در سراسر دنیا برگردانده شده است.
۴٫ Sects ۵٫ Cults
۶٫ Human Potential Movement ۷٫ Unification Church
۸٫ Moonies ۹٫ International Society for Krishna Consciousness
۱۰٫ Hare Krishna ۱۱٫ Scientology
۱۲٫ Rajneesh movement ۱۳٫ Family
۱۴٫ Children of God ۱۵٫ Great awakings
۱۶٫ Christian Science ۱۷٫ Yehovah”s Witnesses
۱۸٫ Mormons ۱۹٫ Neo Paganism
۲۰٫ Satanism ۲۱٫ Guru ۲۲٫ NRMs
۲۳٫ برای کسب اطلاع بیشتر درباره تنوع و برخی دیگر از ویژگیهای مشترک جنبشهای نوپدید دینی به منابع زیر مراجعه کنید:
۱) Barker, Eileen, New Religious Movements: A Practical Introduction, London: HMSo (and edition 1999).
۲) Dawson, Lornel. (ed) Cults in Context: Readings in the Study of New Religious Movements, Toronto: Canadian Scholars” Press. (1996).
۳) Melton J. Gordon, Encyclopedic Handbook of Cults in America (Revised and Updated Edition) New York & London: Garland Prass (1992).
۴) Miller Timothy (ed) America”s Alternative Religions, Albany NY: University of New York Press. (1995).
۲۴٫ Brainwashihg
۲۵٫ Barker, Eileen, (1989) The Making of a Moonie: Brain washing or choice?, Oxford: Basil Blackwell; veprinted by Gregg Revivals, Aldershot, 1993.
۲۶٫ True Selves
۲۷٫ Ant. Cult Movement (ACM)
۲۸٫ Bromley, David G. and Jeffrey K.Hadden (eds) The Handbook on cults and Sects in America, Cparts A&B (Greenwich CT & London: JAI Press (1993)
۲۹٫ Jonestown
۳۰٫ Solar Temple
۳۱٫ Aumshinrikyo
۳۲٫ Heaven”s Gate
۳۳٫ برای کسب اطلاعات بیشتر و پرسشهایی که ممکن است مطرح باشد به منبع ذیل مراجعه نمایید: Eileen Barker, New Religious Movements: A practical Introduction
۳۴٫ اطلاعات بیشتر در این زمینه را میتوانید از مرکز مطالعات و تحقیقات ادیان جدید (INFORM) که یک مرکز خیریه وابسته به مدرسه علوم اقتصادی لندن است، بیابید. این مرکز با حمایت وزارت کشور و کلیساهای اصیل در سال ۱۹۸۸ تأسیس شد و اطلاعات جامع و روزآمدی درباره ادیان جدید ارائه میکند.