در چهاردهمین جلسه سخنرانی علمی موسسه گفتوگوی ادیان دکتر ضیا موحد، عضو هیئت علمی گروه فلسفه موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه رابطه میان ادبیات و ادیان و تاثیر متقابل آن دو بر یکدیگر را بررسی کرد.
دکتر موحد در ابتدای سخن خود ادبیات را به عنوان وسیلهای برای انتقال مفاهیم دینی معرفی کرد و آن را به انواع ادبیات دینی، سکولار و ادبیات بینابین تقسیم کرد و گفت: در این بررسی من بیشتر تاثیر ادبیات غرب بر دین را مورد بررسی قرار میدهم، زیرا ما در این زمینه کار نکردهایم.
این پژوهشگر در ادامه سخنان خود با نقلقول از دایرهالمعارف ادیان ایلیاده گفت: آنتونی سی وای یو میگوید: توجیه مناسبی که برای به حساب آوردن ادبیات در مطالعات دینی داریم، توجیهی تاریخی است، زیرا در همه نظامهای والای فرهنگی سنت ادبی در رابطهای نزدیک با اندیشهها، اعمال و نماد و نهادهای دینی رشد کرده است.
به نظر او ادبیات ۲۵۰۰ ساله اروپایی بدون توجه به اسطورههای یونانی، حکم و داستانهای عبری و نمادهای مسیحی شناختنی نیست و شعر و نمایشنامه مستقیماً برخاسته از مراسم دینی هستند و نقش ادبیات را انتقال افکار و اعمال دینی میداند. او معتقد است شاعران غربی مثل ویرژیل، دانته و میلتون متاثر از آثار دینی بودهاند.
ضیا موحد در ادامه به تاثیر ادبیات دینی بر فرهنگ غرب پرداخت و گفت: تاثیر مسیحیت بر ادبیات غربی از اینها هم گستردهتر است، تا جایی که میگویند ادبیات غربی (البته به زبان انگلیسی) دو ماخذ اصلی دارد: یکی انجیل و دیگری آثار شکسپیر که از این دو، تاثیر انجیل جدیتر بوده است.
وی افزود: به تعبیر مورخان مسیحی، مسیح تنها خدایی است که سیره او با طوماری از کتابها شرح داده شده است. البته با این تفاوت که آثار یونانی خاسته از یک فرهنگ است و آثار دینی متاثر از فرهنگ یهودی و یونانی و رومی است. چنانکه زبان، سبک و انواع ادبی و بلاغی کتاب مقدس را میتوان در آثار پیش از عهد جدید مشاهده کرد.
موحد سپس به تاثیر قاطع قرآن بر ادبیات و فرهنگ اسلامی پرداخت و گفت: تاثیر قرآن بر ادبیات جدید هم بسیار زیاد است، اما دین، از جمله اسلام تاثیرات بازدارندهای هم بر ادبیات داشته تا جایی که کراهت شعر و شاعری، بخصوص در میان فقها و برخی روحانیان غیر قابل انکار است.
دکتر موحد سپس وجوه مشترک ادبیات و کتابهای مقدس را برشمرد و یکی از آنها را استفاده کتابهای مقدس از اساطیر و قصهها و بیان موجز هنری آنها دانست و گفت: زبان استعاری یکی از مشخصههای کتابهای مقدس است.
وی سپس از فرم به عنوان یک عنصر مهم یاد کرد و گفت: فرم در شناخت هنری یک عنصر بسیار عقلانی است که با آن وارد تجربه دینی میشویم.
دکتر موحد در ادامه به تفاوت رویکرد فارسیزبانان و اعراب در برخورد با قرآن و ادعیه پرداخت و گفت: رهیافت ما به متون دینی عربی، رهیافت به کلام به عنوان هنر کلامی است؛ مقابله با رمز و راز؛ چیزی در مرز معنا و دور از دسترس بودن معنا. زیرا ما فارسیزبانان بیشتر به حالت رمز و رازی قرآن توجه داریم. در مقابل، عربزبانان با قرآن برخوردی تقدسزدایانه دارند، زیرا فهم آنها از متون دینی عربی بیشتر ناظر به محتواست تا صورت، مگر در مواجهه با رموز قرآن یا آیاتی که وجه استعاری آن معنا را به لکنت میاندازد.
وی تفاوت دیگر را تفاسیر ما و اعراب از قرآن دانست و گفت: تفاسیر ما تاویلی و باطنی است، در صورتی که تفسیرهای آنها ظاهری است. اما باید همه بدانیم که این وجه شاعرانه و رازورزانه دین است که آن را نگه میدارد. کلام در قرآن جسمانیتی دارد که همه روحانیت آن برخاسته از همین جسمانیت است و کلام تجسم دین است. البته برخی به اشتباه تصور میکنند اگر قرآن به زبان فارسی و به شکلی مثل گلستان سعدی ترجمه شود، بیشتر با مردم ارتباط برقرار میکند.
عضو هیئت علمی موسسه پژوهشی حکمت و فلسفه در پایان سخنان خود گفت: در تقسیمبندی اول گفتارم ادبیات را به ادبیات دینی، سکولار و بینابین تقسیم کردم. حال میخواهم بگویم این اشتباهی بیش نیست. ادبیات سکولار غرب یا ادبیات مدرن در آغاز واکنشی بود به روشنگری و رنسانس، زیرا دوره روشنگری با حرف میل شروع شد که میگفت طبیعت را باید تسخیر کرد و اینجا بود که شاعران رومانتیک عکسالعمل نشان دادند و در مقابله با علم به دنیای درون پناه بردند و اغلب شعرهای آنها سرشار از جوهره دینی است.
وی سپس افزود: اما ادبیات معاصر غرب که به آن سکولار میگوییم، چیست؟ در این ادبیات مسیح از آسمان به زمین آمده، جنبه خدایی خود را فروگذاشته و به هیئت ایثار و فدارکاری فرد برای جمع در مرکز هنر غربی درآمده است. مسیح در قلب ادبیات اروپایی حضور دارد.
وی در پایان گفت: واقعیت این است که ادامه مسیحیت را نه در عهد جدید، که در ادبیات سکولار جدید باید جستوجو کرد. تاثیر ادبیات مدرن در تغییر خواننده اگر بیشتر از دین نباشد، کمتر نیست. باید به پشت این آثار نفوذ کرد تا ارتباط آنها را با دین و میراث دینی دریافت.
منبع: ماهنامه اخبار ادیان، شماره ۱۳، اردیبهشت ۱۳۸۴.