نوشته: ران ادموندسون || ترجمه: منصور برجی
من هر هفته فرصتی مییابم تا با شبانان جوان هم صحبت شوم. علاوه بر این، به طور مرتب با کسانی که آماده خدمت شبانی میشوند در تماس هستم. من به سرمایهگذاری روی نسل آینده رهبران خیلی علاقمندم و برای کسانی که در زندگی من سرمایهگذاری کردهاند شکرگذار هستم. اخیراٌ یکی از همان شبانان در حال آموزش از من پرسید: «اگر شما سن و سال من را داشتید (حدود ۲۲) و در حال تحصیل و آماده شدن برای خدمت شبانی بودید، چه میکردید؟»
چه پرسشی عالی!
اگر امروز به قصد شبان شدن در حال تحصیل بودم، با توجه به تجربهای که تا کنون به عنوان شبان کسب کردهام، قبل از پذیرش مسئولیت شبانی حتما از انجام موارد زیر اطمینان حاصل میکردم:
۱. چند دوره درسی در امور بازرگانی (بیزینس) و مدیریت بگذران
این روزها در مدارس کتابمقدس و آموزشگاههای الهیات هم دروس زیادی درباره رهبری و مدیریت تدریس میشود، اما شاید بتوانید دورههای دیگری را از آموزشگاههای دیگر اینترنتی نیز پیدا کنید. هر شبانی باید با اصولی چند درباره مدیریت و رهبری آشنا باشد تا در اداره پیچیدگیهای یک کلیسا موفق باشد. این اصل چه در خدمت کلیسای قدیمی و چه جدیدالتاسیس مفید است.
۲. با شبانان دیگر ارتباط برقرار کن
همانگونه که در دنیای سکولار، شناختن افراد مناسب اهمیت زیادی دارد، در مناسبات کلیسایی نیز چنین است. شاید یکی به شما در به دست آوردن کار مناسبی یاری رساند، و یکی دیگر باعث شود از تجربیات کلیسای دیگری نکتهآموزی کنید، اما در هر صورت شبانان باید شبکه ارتباطی سالمی با دیگر همقطاران خود برقرار کنند. رعایت این نکته همچنین باعث خواهد شد که در امر رهبری خود را تنها نبینید. شما همیشه این امکان را خواهید داشت که در وقت تنگی با «تلفن به یک دوست» از او که در موقعیتی مشابه کسب تجربه کرده است کمک بگیرید.
۳. به عنوان داوطلب در کلیسا خدمت کن
فقط داوطلب. دیدن دانشجویان آموزشگاههای علم الهی که در کلیسا حضور دارند اما جایی برای خدمت پیدا نمیکنند برای من خیلی عجیب است. [خیلی از] آنها آماده این میشوند که روزی شبان بشوندـ شبانی که به داوطلبان بسیاری برای اداره کلیسا نیاز خواهند داشت ـ اما خود داوطلب خدمت نیستند. یک روز باید بهایی را که افراد داوطلب، بدون چشمداشت مالی برای خدمت در کلیسا میدهند درک کنید. پس بهتر است آن را خود تجربه کنید.
۴. یک شغل عادی اختیار کن
در طول دوران تحصیل، حتی اگر شده به صورت پاره ـ وقت، در دنیای سکولار مشغول به کار شوید. شما اصول ارزشمندی را درباره زندگی، کار و تعامل مردم با هم فرا خواهید گرفت. به علاوه، مردمی را که برای خدمت آنها فرا خوانده شدهاید بهتر درک خواهید کرد. از اینها گذشته، دیگر کسی برای تخفیف دادن به خود و غیرعملی دانستن تعلیم شما نخواهد گفت: «ولی جناب شبان، در دنیای واقعی …»
۵. دورهای درباره مشاوره و مراقبتهای شبانی بگذران
بگذارید واقعی باشیم! فارغ از اینکه کلیسای شما چند عضو دارد، یک شبان با کسانی روبرو خواهد شد که اسیب دیدهاند. آشنایی با اصول اولیه مراقبتها و مهارتهای مشاورهای، نقشی حیاتی در خدمت یک شبان خواهد داشت که به تعلیم او قوت بیشتری میبخشد.
۶. یک شبان را به عنوان مربی یا منتور خود پیدا کنید
توصیه قوی من به شما این است که پیش از شروع و یا در همان اوایل دوران خدمت، یک شبان با تجربه را پیدا کنید تا نقش راهنما و مشاور را برای شما ایفا کند. از آن شبان با تجربهتر بخواهید که در موقعیتهای لازم و زمانی که نیازمند حکمت بیشتری هستید شما را یاری و همراهی کند. بعدها خوشحال خواهید شد که چنین پشتیبانی برای خود تدارک دیدید.
۷. خود را پاسخگو سازید
از چند نفر از دوستان همجنس خود، که ارتباط صمیمیتری با آنها دارید، دعوت کنید تا شما را نسبت به خدا، به خانوادهتان، کلیسا و خودتان پاسخگو نگه دارند. نیازی نیست این دوستان، در حد شبان باشند، ولی باید به فشارها و ضروریاتی که در خدمت با آن روبرو هستید، آگاه باشند.
یک توصیه اضافی: یک شبان باشید!
اگر اطمینان دارید که خدا شما را خوانده است تا یک شبان باشید، منتظر نشوید تا همه تعلیمات لازم را دریافت کنید. البته یادگیری را ادامه بدهید، این توصیهها را هم عملی کنید، ولی مهمتر از همه، از هم اکنون با انجام خدمت شبانی کمی هم به «آموزشـحینـانجام خدمت» بپردازید. شاید در خانواده خودتان، یا در یک خانه سالمندان، یا با ملاقات زندانیان. شاید لازم باشد خلاقیت به خرج دهید، ولی اگر خوب بگردید فرصتهای زیادی وجود دارند که مردم را شبانی کنید، بدون فیش حقوقی.
البته مهمترین آمادگی لازم این است که فکر و دل خود را از نظر روحانی آماده سازید. اما نکات فوق قدمهایی عملی برای آمادگی بودند.
دوسالی هست که خداوندم عیسی آشناشده ام،امادراین مدت قلبم باخداوندمهربان به خوبی لمس نشده بود،تااینکه حدوددوماه است دروجودم کلامی نجوامیکند میخواهم کلامش را بشنوم وروح القدوس درون پرشود،دستانم چشمانم زبانم وحتی پاهایم درراه اوست ای پدرآسمانی،