نوشته: ریک وارن || ترجمه: منصور برجی
به تجربه دریافتهام که کتابهای نوشته شده درباره فن موعظه از نمونههای نادرستی برای مثال زدن استفاده میکنند. این کتابها غالبا شما را به تهیه فهرست نکاتی آکادمیک تشویق میکنند. این نکات به قدری مبهم و کلی هستند که از هر گونه قدرت اثربخشی تهی شده است.
برای مثال اینجا فهرست نکاتی از یک موعظه بر اساس رساله اول قرنتیان فصل ۱۲ داریم:
«قرنتیان و عطایای روحانی»
(آیا این عنوان موعظه شما را کنجکاو شنیدن میکند؟)
- نکته اول: منبع عطایای قرنتیان
- نکته دوم: عملکرد عطایای قرنتیان
- نکته سوم: هدف عطایای قرنتیان
حالا اشکال این رئوس مطالب را در چه میبینم:
۱. چنان «انتزاعی و غیرعملی» است که بیشتر به یک فهرست آکادمیک میماند تا توضیحات روشنی در مورد کاربرد کتابمقدس در زندگی شخصی.
۲. «ضمیر سوم شخص» به کار رفته است و در نتیجه اصلا شخصی نیست. درباره افراد دیگری است: قرنتیان
۳. «زمان گذشته» در نوشتار استفاده شده است و به مخاطب چنین القا میکند که «آن زمان آن زمان بود و الان الان است.»
۴. اشارهای به خدا و مردم نمیکند. آیا بدون اشاره به خدا یا مردمی که مخاطب کلامند، واقعا میتوان موعظهای عالی داشت؟
به طور خلاصه، نکات فوق چیزی زیادی برای گفتن به هیچ کس ندارند! شما میتوانید با رعایت چند نکته ساده خود را از درافتادن به این دام نجات داده و نکات مفیدی تهیه کنید.
(اول) از «کاربرد کتابمقدس» به عنوان نکات موعظه خود استفاده کنید. به دیگر سخن، با کاربرد شروع کنید، و به تدریج به کتابمقدس در تایید آن اشاره کنید. نکات موعظه شما باید کاربرد کتابمقدسی متن در زمان حال باشد و به دنبال آن متن کتابمقدس.
(دوم) در هر کدام از نکات موعظه یک «فعل» استفاده کنید. آسانترین راه برای اینکه به مردم کمک کنید تا عملکنندگان به کلام خدا باشند این است که به هر کدام از نکات موعظه تان یک فعل اضافه کنید. این کار حقایق کتابمقدسی را به گامهای عملی تبدیل میکند.
(سوم) عیسی مسیح یا خدا را در هر یک از نکات خود جا دهید. به صراحت بگویم، من خیلی نگران خادمینی میشوم که برای رعایت حساسیت برخی شنوندگان کلمات «خدا» و «عیسی» را از پیام خود حذف میکنند. اتفاقا فکر میکنم بهترین موعظه، موعظهای است که خدا یا مسیح را وسط نکات کاربردی خود به کار برده است. شما وقتی برای موعظه آنجا ایستادهاید نمیخواهید فقط یک پند و اندرز اخلاقی بدهید. شما میخواهید زندگیها را تغییر دهید؛ و آن قدرت تغییردهندهٔ زندگیها تنها از خداست.
(چهارم) برای نکات موعظه خود از «ضمایر شخصی» استفاده کنید. من به ندرت از کلمه «ما» در یک کاربرد، یا فهرست نکات استفاده میکنم، چرا که به تضعیف بْعد کاربردی آن میانجامد. به عبارت دیگر، بگو «عیسی مسیح برای من آمد. عیسی مسیح برای من مرد. عیسی مسیح برای من باز خواهد آمد.»
حالا به فهرست دیگری از نکات موعظه اول قرنتیان ۱۲ توجه کنید که به شما نشان میدهد منظورم چیست. من عنوان این موعظه را گذاشتهام: «عطایای خود را به کار ببرید»
- نکته اول: خدا به شما عطایا بخشیده است
- نکته دوم: خدا به شما عطایا بخشیده تا از آن استفاده کنید
- نکته سوم: خدا به شما عطایا بخشیده برای منفعت بدن مسیح (کلیسا)
من فکر میکنم اینها نکات بهتری هستند زیرا شخصی، عملی، خدامحور و مثبت هستند.
در آخر میخواهم اضافه کنم که در طول موعظه برای شنوندگان خود چند ماموریت یا توصیه عملی پیشنهاد کنید. در کلیسای ما اغلب تکالیفی را تعیین میکنیم. این کار به نوعی از روش آموزش مسیح پیروی میکند. او اغلب وظیفهای را به شنوندگان خود محول میکرد و میگفت «برو و تو نیز چنین کن.» (لوقا ۱۰: ۳۷)
این نوشتار برای نخستین بار در وبسایت کلیسای ایرانیان لندن انتشار یافت.